روزمرگی های حمید سبزیانی



 

برقراری یک ارتباط خوب با دیگران هنر است و استفاده از آن برای پیشبرد اهداف، یک علم! نحوه برخورد با مشتری، تأثیر بسیار زیادی روی برند شما دارد. هیچ‌چیز مانند یک

مکالمه‌ی دلنشین نمی‌تواند رضایت مشتریان را در طولانی مدت حفظ کند. زمانی که شما با ملاحظه و استفاده از روش خاصی اطلاعات را به مشتری منتقل می‌کنید (یا از آن‌ها

فیدبک می‌گیرید!)، بازدهی بسیار بهتری را در کسب‌و‌کار خود مشاهده خواهید کرد. مطمئن باشید این بازدهی به مراتب بهتر از کوپن‌های تخفیف و لوگوی جدید وب‌سایت‌تان

خواهد بود. همانطور که پیش‌تر اشاره کردیم ارائه خوب به مشتریان، یکی از عوامل اصلی موفقیت شما هستند و نحوه برخورد با مشتری نیز یکی از فاکتورهای ارائه خدمات خوب به

مشتری است. با این اوصاف، سوال اصلی اینجاست که برقراری یک ارتباط خوب در زمان صحبت با مشتریان به چه معناست؟ برای آنکه بدانیم چگونه با مشتری صحبت کنیم باید چه

استراتژی را در پیش بگیریم؟ اولین اصل در ارائه خدمات به مشتریان این است که با انسان‌ها، مانند یک انسان برخورد کنید. در حقیقت، معنی این اصل، همان جمله‌ی معروفی

است که می‌گوید: "با دیگران همانطور برخورد کن که دوست داری با تو برخورد شود!". اگر این اصل را در ذهن خود و کارکنان مجموعه‌تان جا بیاندازید، مطمئن باشید که

به نتایج بسیار خوبی دست می‌یابید.

ما در این مقاله قصد داریم در مورد نحوه‌ برخورد با مشتری‌ و چگونگی گفتگو با آن‌ها صحبت کنیم. در این نوشتار خواهید آموخت که چگونه می‌توان با یک مکالمه‌ی مفید، بهترین

نتیجه را در کسب‌و‌کار گرفت. همچنین، به شما می‌گوییم که چگونه باید به سوالات آن‌ها پاسخ داده و مشکلاتشان را برطرف کنید. 

 

  1. حفظ لحن مکالمه در زمان صحبت کردن: یک لحن خاص برای صحبت کردن با مشتریان خود در نظر بگیرید و سعی کنید به کارکنان خود بیاموزید همیشه از این لحن برای تمام مکالمات خود استفاده کنند.
  2. مدیریت مکالمات سخت و دشوار: گاهی اوقات ممکن است بخواهید خبر بدی را به مشتریان خود انتقال دهید. در این هنگام باید بدانید با چه روش‌هایی می‌توانید مشتریان را خوشحال و راضی نگه دارید.
  3. خشنود کردن مشتریان: نکات ریز و اضافی که شاید در نگاه اول چندان مهم به نظر نرسند، اما به شدت در خوشحال کردن مشتریان تاثیر دارند.

 

پس در هر شرایطی هستین با دقت به حرفهای مشتری گوش دهید و سعی کنید کلمات مفید و کوتاه باشد. مثال: وقتی یک مشتری به بنده زنگ میزند و مهرژلاتینی درخواست

میکند و قطعی میشود. اما به ذهنش میرسد مهرلیزری هم سوال کند که به چه شکل هست. این دلیل بر این نیست که دوتا سوال متفاوت کرد این مشتری نیست و فقط دنبال

قیمت یا خواسته خودش است.نه. ما باید مشتری را متقاعد کنیم و به نتیجه برسانیم


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها


جدیدترین اخبار دانش و فناوری طراحي من thesisfile ladan-themes gateopenersblog مازند گیم وبلاگ شخصی اصغر شعبانی کتابخانه عمومی شهید چمران شهر چورزق اجرای تاسیسات و لوله کشی